هفتاد و هشتميش

ساخت وبلاگ

بعد از يه تلنگر بزرگ دست گذاشتم رو زانوهام كه بلند بشم واسه چندمين بار برم سمت آرزوهام...

آره همه چي آماده شد!!!

بعدش كاغذ و خودكار آوردم كه همه چي رو بنويسم بزارم جلو چشمم كه حسابي حواسم باشه بهشون كه يه لحظه هم غافل نشم!!

ميدوني بعدش چي شد؟

آره!

سرمو گذاشتم رو بالشت و پتو رو تا تَه بالا كشيدم ولي خب وسطش به خودم گفتم الان خستم يكم كه بخوابم پا ميشم واسه رسيدن به آرزوهام يه برنامه ي حسابي ميريزم!!!

+يه عمره خوابم ...فقط گهگاهي خيلي جوگير از خواب ميپرم و جاي بالشتمو عوض ميكنم!!!!!!!!!!

بیست و هفتمیش...
ما را در سایت بیست و هفتمیش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 17mars بازدید : 88 تاريخ : پنجشنبه 15 اسفند 1398 ساعت: 16:58